بالاخره الوعده وفا
سلام به باران جونِ خسته مامان که 2 روزه بیشتر خوابیده و سلام به مامانا و نی نی هاشون یکی از خانهایی که برام سخت بود تموم شد مهمونی سیسمونی و آش حضرت زهرا.همه تونو سر پختن آش دعا کردم مهمونی خیلی خوب بود جای همه خالی بود اتاق بارانم همه دیدن دیگه میتونم ساک بیمارستانو ببندم بارانم اولین کادوهای زندگیشو گرفت خاله ساناز براش یه دامن خوشگلِ عسل با آفتابگیر لی آورده بود خاله الهه یه بلوز ناز خاله شبنم یه پیراهن خودش دوخته بود خاله سارا یه پیراهن نیو بورن مارک سه سیب خلاصـــــــــــــــــــــه...کلی کادوی خوشگل مــــــــــــــــــــــــــــــــــــرسی خاله جونام کلی ...
نویسنده :
فائقه
4:23